به چه می اندیشم - بخش دوم

نظر شما در مورد مطالب این وبلاگ چیست؟


آمار مطالب

کل مطالب : 371
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 15

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 7
باردید دیروز : 15
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 1566
بازدید سال : 7332
بازدید کلی : 176640

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 1566
بازدید کل : 176640
تعداد مطالب : 371
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی
تاریخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392
نظرات

 

به  چه می اندیشم - بخش دوم 

 سوال دوم : به نظر شما بهترین ایدولوژی سیاسی برای وضع حال حاظر ایران چیست؟

مسلما"  تنها راه خروج از بحران یکپارچه سازی مدیریت جهانی است ، که در سخنان رفته به آن اشاره شد.

با ذکر این نکته ..... که صد البته منظوراز ایجاد حکومت جهان وطنی..... حکومت سلطه گرانه یک اندیشه یا یک قوم بر همه جهان مانند آنچه امروز ایالات متحده آمریکا در پی آن است نیست .

 

سوا ل سوم :به نظر شما تفکر"جهان وطنی" کمی پذیرشش برای مردم ما سخت نیست؟

 

بنظرم بشر خسته از جنگ ،گرسنگی ،ظلم و بی عدالتی . اگر به مفهوم واقعی اندیشه جهان وطنی پی ببرد هرگز از آن دست نخواهد شست. چه ایرانی باشد ، چه هر ملیت دیگری داشته باشد.

 

سوال چهارم :  به نظر شما بهتر نیست که با توجه به روحیات و عقاید حال حاضر ملت ایران بجای جایگزینی "بی خدایی" بجای مذهب،یک آیین دیگر مثلا زرتشت که آیین آزادگی است را جایگزین کنیم که راحت تر قبول کنند و یا بجای حس اسطوره پرستی شیعی آنها ناسیونالیسم را جایگزین کنیم؟

 

نه ،اصلا چنین اعتقادی ندارم .این تفکر شما مانند جایگزین کردن بیماری ایدز به جای بیماری سرطان است در بدن یک بیمار.

هر دو جان انسان را تهدید می کنند.من توصیه می کنم. نگاهی بی طرفانه به جنایات سردمداران زرتشتی در دوره ساسانیان بیاندازید . که مثلا بامسیحیت،مزدکیان و مانویست ها چه کردند .

از نگاه من اگر منصف باشیم و بدون جانب داری کارنامه این دو را مورد واکاوی قرار دهیم. هیچ تفاوت فاحشی بین این دو وجود ندارد.

 

سوال پنجم : این را قبول دارید که مردم ما در حال حاظر به هیچ وجه حاظر به پذیرش عقاید کمونیستی و همانند آن نیستند؟

قطعا" ، صد در صد و بی تردید قبول دارم. چون کمونیزم هم امتحان خود را پس داده است . در همه اشکال و صورت های خود.

پادشاهان وحکمرانان سلاطین در تاریخ  خود را بعنوان یک قدرت نشات گرفته از بالا مطرح  نموده اند . درایران بکار بردن عبارتی چون ،  فره ایزدی  و ضل الله در تمام اعصار در اتصال پادشاهان به عالم بالا بسیار رایج بوده است .

وقتی اصل قضیه زیر سوال است چرا انسان باید بدست خود برای خود ضل الله بسازد. بنظرم این اگر نگویم کمال حماقت است. می توان گفت ، بد سلیقگی مطلق است .

آنکه شاه هست با حفظ استمرار این عنوان در خانواده و نسل های بعدش با هر اختیارو قدرت.چه مشروعه ،چه مشروطه ،چه قدرت مطلقه . هیچ مزیت نسبی برای جامعه ایران ندارد. چنانچه در همان سیستم های مترقی امروزی پادشاهی مدرن نیز  ندارد.

میلیاردها پوند صرف هزینه یک شاهزاده می شود . درحالیکه صد ها  وهزاران انگلیسی بدون غذا و سر پناه مناسب هستن. این قطعا هیچ نشانه ای از عدالت اجتماعی را ندارد. . حتی اگر ملکه یا پادشاه فقط تشریفاتی باشند.

وقتی یک حق موروثی می شود برای یک گروه . یعنی حق انسان های بیشماری در آینده که نقشی در پذیرفتن این حق موروثی نداشته اند پایمال می شود. که این یکی از نقاط نقض عدالت اجتماعی است .

قطعا بهترین شکل حکومت برای ایران حکومت جمهوری ( با نگره لاییک ) است.

شاد موفق و پیروز باشید.


تعداد بازدید از این مطلب: 345
موضوعات مرتبط: , , , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








رادیو اینترنتی صدای  ایران

این وبلاگ کشکولی بزرگ است ، که همه آثار خود را در آن ریخته ام . و به همین جهت بسیار شلوغ و پر هرج و مرج است. به همین دلیل تعدادی وبلاگ تخصصی و موضوعی ایجاد کردم. که لینک شان را خواهم گذاشت.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود